10/27/2015

نقد راه سوم حسینی

حادثه عاشورا و حرکت امام حسین در بستر تاریخی تحلیلی خود، دو نظرگاه عمده را به خود دیده است.

یک- تفسیر شهادتی. اینکه(شهید آگاه) امام حسین از همان ابتدای حرکت از کوفه، به قصد و هدف شهادتی خارج شد که خداوند از پیش اراده کرده بود و امام نیز به واسطه علم غیب و نامه محرمانه ای از سوی جبرئیل از آن مطلع بود.مبنای این فهم، دو روایت منقول در کافی و لهوف سید بن طاووس است.فان الله قد شاء ان یراک قتیلا . خدا خواسته است تو را کشته ببیند.کلینی، سید بن طاووس،محمد ابراهیم آیتی،ابوالفضل زاهدی قمی، شهید هاشمی نژاد،شریعتی(با اندکی مسامحه و تفاوت تفسیری)، صافی گلپایگانی،ملا آقای دربندی، سید مرتضی عسگری مدافع این نظرند.

دو- تفسیر حکومتی اینکه (شهید جاوید) امام حسین، از ابتدا به واسطه عدم بیعت مجبورانه با یزید از کوفه خارج شد و در مکه، پس از مشاهده دعوت کوفیان و ارسال نماینده به کوفه و اطمینان از صحت دعوت ها، به قصد تشکیل حکومت به سوی کوفه حرکت کرد. این نیت، حتی پس از اطلاع دوباره از شرایط نابه سامان کوفه زنده بود. پس از برخورد با سپاه حر، دوباره تاکتیک امام عدم قبول بیعت و به علاوه جلوگیری از جنگ بود. پس از استمرار فشار و بیعت طلبی، امام در انتخاب بین ذلت و ایستادگی و شهادت، ایستادگی و جنگ را برمگیزیند. حتی در جنگ و با آن سپاه معدود نیز، احتمال خفیف پیروزی و غلبه بر دشمن هست.هدف اقامه حکومت نیز، در طول همان ایده بزرگتر امر به معروف و نهی از منکر است.آیت الله صالحی نجف آبادی در شهید جاوید، دوباره منادی پرمناقشه این تحلیل خوانش تاریخی کلامی میشود. خوانشی که همصدای شیخ طوسی در تلخیص الشافی و سیدِ مرتضی در تنزیه الانبیا و شیخ مفید در ارشاد است و حرف تازه و شاذی نیست.

جناب اقای فتحی چند روز پیش در دانشگاه تهران، تفسیر سومی از حادثه عاشورا داشته اند. ایشان در نقد هر دو سوی ایده شهادت و حکومت، در حرفی نسبتا نزدیک با رای مرحوم احمد قابل در این باب و با گفتن اینکه رویکردی «بی طرف» و «علمی» به حادثه عاشورا دارند، در رای سومی امام را تنها در پی هدف « مهمانی و زندگی شرافتمندانه و عزت مند» در سرزمینی مثل کوفه معرفی میکند. جایی که بشود بی مزاحمت و ذلت طلبی حکومت، هدف اصلاح امت و امر به معروف و نهی از منکر را پی گرفت. اینجا جای تفضیل وجوه نقد آمیز ایشان نیست. اما خلاصه آنکه مبنای نقد به ایده حکومت را دو چیز معرفی میکنند و به نوعی آن را واکنشی به بستر تاریخی خود در پس از دهه چهل میداند. به عنوانی شخصی با همنظری ایده ی حکومت، نظر او را از این منظر نقادی میکنم.آن دو مبنای نقد و نامقبولی فرضیه ی حکومت به شرح زیر است.

یک- نا مهم و ناچیز بودن شهر کوفه برای تصرف سایر بلاد، حتی در صورت تصاحب حکومت
دو - بی معنا بودن استناد و اصرار به نامه های کوفیان در صورتی که مضمون نامه ها، دعوت به تشکیل حکومت باشد.

قبول این رای، به منزله قبول و منطق مندی دو وضعیت  و دو نقد بعدی در ذیل است.

یک- میشود در کوفه به عنوان میهمان محترم و عزتمند و ناذلیل و بیعت نکرده در میان مردم کوفه زیست، در حالیکه حاکم همچنان ابن زیادست و امام و هوادارانش به حکومت او کاری ندارند و هیئت حاکمه یزیدی هم با بیعت ستانی از حسین کاری ندارد! یک جور زندگی مسالمت آمیز دو متناقض. جمع آب و آتش! اینکه چگونه هر دو سو به این وضعیت پایبندند هم سوالیست که جناب فتحی باید پاسخگو باشد.

دو- نامه هایی میان امام حسین و مسلم رد و بدل شده است. نامه ی اطمینان بخشی مسلم از شرایط کوفه و پاسخ امام به نامه مسلم در حرکت او به واسطه این درخواستها. فارغ از محتوای نامه ها که خودش کاملا حاکی از ماهیت حرکت امام و ماموریت مسلم است، در طی ایام اقامت مسلم در کوفه، او به واسطه نمایندگان و دوستداران در تدارک ساز و برگ جنگی و حکومتی است. برای یک همسایگی متناقض عزت مندانه و ناذلیل، تدارک ساز و برگ جنگی برای چیست؟؟

سه- جناب فتحی ، مولف شهید جاوید را به گزینش و ترجیح گزارشهایی در تایید تئوری خود و نادیده گرفتن اجزایی از تاریخ متهم میکند. اما خودشان در این تحلیل، به روشنی چشم بر روی یک گزارش موثق و متواتر می بندند. آنهم مضمون نامه های کوفیان است که به روشنی و وضوح، درخواست امام و حاکم و در رد مشروعیت و مقبولیت نماینده یزید در کوفه را دارد. بی معنی هم هست که حرکت امام را هم بی ارتباط با مضمون درخواستها تعبیر کنیم. این مضمونها و هزارها درخواست تصاحب زمامداری، هر کدامشان به نوبه، ابطال گر چنین فهمی از حرکت امام حسین اند.


چهار- امام در ابتدای حرکت از مکه، به واسطه عبدالله بن جعفر، در مواجهه با امان نامه ای از حاکم مکه قرار میگیرند. هدف زندگی ناذلیل و عزتمند و رها از بیعت اجباری، در این مقطع قابل حصول است. اگر هدف امام صرف این وضعیت بود، چه نیازی به ترک مکه؟ چرا دستاورد عبدالله بن جعفر را که عین و تضمین هدف او بر بنای فهم جناب فتحی است، به هیچ میگیرد؟؟

لینک شرح سخنرانی جناب علی اشرف فتحی: http://mobahesat.ir/9064

No comments:

Post a Comment